چطور هنر خوب گوش کردن را یاد بگیریم؟+ چطور شنونده خوبی باشیم؟

شنوایی لزوماً گوش نمی دهد ، و لزوماً به خوبی گوش نمی دهد.

همانطور که G.K. چسترتون گفت ، "بین شنیدن و گوش دادن تفاوت زیادی وجود دارد."

واقعیت این است که ، بسیاری از افراد با برنامه های روز به مکالمه می روند ، خواه برای این که خودشان شنیده شوند ، یا اینکه خود را نشنوند ، و در واقع از گفتگو فرار کنند. اگر درونگرا هستید ، احتمالاً دوم را برگزیده اید.

اگر مثل من باشید ، احتمالاً خودتان را در انتهای مکالمات بیشمار با گفتگو دریافت خواهید کرد. اگرچه شما بی سر و صدا گوش می دهید به آنها گوش می دهید ، واقعیت این است که شما ترجیح می دهید کاری دیگری انجام دهید.

مشکلی که دائماً با این روش احساس می کنیم این است که ما هرگز افرادی را که با ما صحبت می کنند نمی شنویم. ما تمام توجه ، علاقه یا قلب خود را به گوش دادن و درک واقعی آنها نمی اندازیم. و این نه تنها باعث ایجاد بیگانگی در درون ما می شود ، بلکه این بیگانگی توسط شخص دیگری نیز احساس می شود.

هنر گوش دادن
استاد هنر گوش دادن به تصویر
فقط به این دلیل که ساکت هستید و به دیگران اجازه می دهید 75٪ صحبت را انجام دهند ، به این معنی نیست که شما شنونده خوبی هستید. و فقط به این دلیل که شما در صحبت کردن و گفتگوی دیگران خوب هستید ، به این معنا نیست که شما یک شنونده عالی نیز هستید.

چند بار آرزو داشته اید که شنیده شوید و درک کنید که فقط در آخر زمان دریافت پیتزا در پس زمینه ، جابجایی از طریق نامه ها یا ارسال پیامک هنگام صحبت کردن ، به شما امکان پذیر است؟

ناشناخته بودن باعث احساس قطع ارتباط و تنهایی می شود.
نیاز به درک و گوش دادن به آن یک نیاز اساسی بشر به همراه غذا ، آب و سرپناه است. با این حال ، واقعیت غم انگیز این است که اکثر ما فاقد این مهارت اساسی زندگی هستیم.

گوش دادن یک هنر است. ما را ملزم می کند که صبور ، پذیرنده ، روحیه گشاده و قضاوت نکنیم. ما را ملزم می کند که کلمات را در دهان افراد دیگر قرار ندهیم ، شکاف ها را پر نکنیم ، یا فرض کنیم که شخص دیگر را کاملاً درک کنیم.

کیفیت خاصی مانند ذن در تمرین گوش دادن وجود دارد. این امر نه تنها به ما کمک می کند از نظر اجتماعی ، بلکه از نظر معنوی به ما کمک می کند.

کسانی که می توانند دیگران را به خوبی گوش دهند ، می توانند عمیقاً به خودشان گوش دهند.
این پایه و اساس آگاهی از خود ، عشق به خود و خودشناسی است.

در حقیقت ، هنر گوش دادن برای عملی مانند مدیتیشن و ذهن آگاهی محوری است. پس چرا این مهارت را هر روز با دیگران سنگین نکنید و از هر لحظه بدست می آورید بهترین فرصت است؟

چگونگی تسلط بر هنر گوش دادن
در اینجا چگونه می توان این مهارت مهم زندگی را در زندگی روزمره خود قرار داد:

1. تماس چشمی برقرار کنید

این قانون اول بسیار آشکار است اما اغلب فراموش می شود. اگر در حین صحبت کردن به فرد نگاه نمی کنید ، به آنها این احساس را می دهید که به آنچه می گویند اهمیت نمی دهید. در اصل ، به نظر می رسد که حتی به آنها اهمیتی نمی دهید.

2. قطع نکنید

بگذارید شخص بدون وقفه صحبت کند. برای تسلط بر هنر گوش دادن باید هرگونه فکر خوبی را که به ذهن می رسد متوقف کنید و به شخص اجازه دهید هر آنچه را که باید بگوید بگوید. اغلب اوقات افراد به سادگی به کسی برای گفتگو احتیاج دارند ، نه به کسی که وارد عقب شود و افکار و عقاید خود را ارائه دهد. هدف این است که توجه شما را روشن کند ، نه شما.

 

3. تمرین "گوش دادن فعال"

هنر گوش دادن فقط به معنای سکوت نکردن در 100٪ زمان نیست ، بلکه به معنای سؤال کردن است. این سؤالات برای روشن شدن یا توضیح بیشتر است تا بتوانید بطور کامل آنچه را که گوینده به شما می گوید را بفهمید. به عنوان مثال ، سؤالاتی مانند اینها درخشان است: "آیا شما می گویید که _______" ، "آنچه من شنیدم که می گویید ______ بود" ، "منظورت این بود که _______."

4. به شما نشان می دهد که می فهمید

یکی دیگر از راههای عالی برای نشان دادن اینکه درک می کنید که شخص به شما چه می گوید ، گره زدن است. همچنین می توانید صداهایی را ایجاد کنید که نشان می دهد شما مطابق آنچه شخص می گوید مانند "بله" ، "بله" ، "mhmm" ، "باشه" هماهنگ هستید. به نظر می رسد بی اهمیت است ، اما مهم نیست که مانند یک انسان زنده نمانید و علاقه و درک بیشتری نشان دهید.

5. گوش دادن بدون فکر کردن

به عبارت دیگر ، بدون ایجاد پاسخ در ذهن خود گوش فرا دهید. از صمیم قلب باشید و به کل پیام گوش دهید. پر کردن فضاها بسیار وسوسه انگیز است ، در نهایت ، ذهن ما 800 دقیقه در هر دقیقه فکر می کند ، در مقایسه با 125-150 کلمه ای که در هر دقیقه با آنها صحبت می کنیم. با رها کردن ذهن خود اطلاعات ارزشمند را از دست ندهید!

6. بدون قضاوت گوش دهید

برای تسلط کارآمد در هنر گوش دادن بسیار مهم است که از هرگونه ارزیابی و قضاوت منفی خودداری کنید. هدف خود را تا حد ممکن با ذهنیت آزاد انجام دهید. از همه اینها ، چه کسی می خواهد به یک شخص کم فکر و باریک باز شود؟ همچنین این امر به شما کمک می کند تا از محرک های "خاموش" خود ، که عبارت های خاصی هستند ، به نظر می رسد یا موقعیت هایی که باعث می شود جلوی گوش دادن خود را بگیرید ، توجه داشته باشید. با این روش می توانید در آینده مانع از خاموش شدن خود شوید.

7. به ارتباطات غیر کلامی گوش دهید

حدود 60-75٪ از ارتباطات ما غیر کلامی است. آن خیلی زیاد است! برای اینکه بدانید آیا بلندگو را ترغیب می کنید ، خود را بیشتر باز کنید یا از رویکرد خود حمایت بیشتری کنید ، ضروری است که بدانید بدن فرد چه می گوید. آیا آنها علائم ناراحتی را نشان می دهند؟ آیا آنها به شما احتیاط دارند؟ آیا زبان بدن آنها با کلمات آنها مطابقت دارد؟

8. ایجاد یک محیط مناسب

گوش دادن به شخص دیگر وقتی تلویزیون فریاد می زند دشوار است ، تلفن شما در حال وزوز شدن است و هزاران اتومبیل در آن عبور می کنند. هنگامی که همه این حواس پرتی ها را برطرف می کنید و مکانی آرام برای نشستن و گوش دادن پیدا می کنید ، گوش دادن به همدلی با یک ذهن باز و تمام قلب بسیار ساده تر است. همچنین ، هنگامی که شما نشان می دهید خوب است که "یک مکان آرام پیدا کنید" ، اهمیت لازم را برای شخص و آنچه که آنها برای گفتن دارند ، قرار می دهید. یک بار دیگر ، شما مراقبت و توجه را نشان می دهید.

9. افراد دیگر را رعایت کنید

اگر واقعاً درباره تسلط بر هنر گوش دادن جدی هستید ، چرا افراد دیگر را رعایت نمی کنید؟ یکی از بهترین راهها برای شنیدن بهتر شنونده ، مشاهده نحوه تعامل افراد با یکدیگر و همه کارهای تحریک کننده و بی ادبانه آنهاست. یک چک لیست "عادت آزار دهنده" ایجاد کنید و ببینید که آیا این کار را انجام داده اید یا خیر. اگر به اندازه کافی شجاعت دارید ، می توانید حتی از شخصی که در مورد آنچه دوست دارد اعتماد کند و از نحوه تعامل با دیگران در مکالمه متنفر نیست.

تسلط بر هنر گوش دادن به احترام به خود نیاز دارد
آیا شما نیاز دارید که در تمام مدت عمیق به همه گوش دهید؟ نه. این واقع بینانه نیست و می تواند کاملاً فریبنده باشد. انتخاب و انتخاب افرادی که تصمیم به گوش دادن دارید ، کاملاً مناسب است. باز هم این امر مستلزم گوش دادن عمیق به خود و نیازهای خودتان است. خسته ای؟ آیا شخص دیگری در حال عبور از مرزهای شما است؟ آیا کار دیگری برای انجام دادن دارید؟ راحت تر می توانید خط بکشید.